منجي موعود از منظر نهج البلاغه«و منها: قد لبس للحکمه جنتها و أخذها بجميع أدبها من الاقبال عليها و المعرفه بها والتفرغ بها، فهي عند نفسه ضآلته التي يطلبها و حاجته التي يسأل عنها، فهو مغترب اذا اغترب الاسلام و ضرب بعسيب ذنبه و ألصق الأرض بجرانه، بقيه من بقايا حجته، خليفه من خلائف أنبيائه.»(1) ترجمه:«به راستي که او سپر و زره حکمت را به بر کرده (يعني با داشتن مراتب عالي علم و عصمت، از تيرهاي تمايلات نفساني و علايق مادي مصون مي باشند)و حکمت را با تمام آدابش داراست که عبارتند از اقبال و توجه به آن، و معرفت کامل به آن، و فارغ شدن براي آن؛ به گونه اي که حکمت گمشده ي او بوده و همواره آن را مي طلبد و آرزو و نياز اوست که پيوسته ( به خاطر شدت اشتياق به حکمت) جوياي آن است. پس آن رهبر موعود، غربت و غيبت اختيار کند هنگامي که اسلام غريب، و در غروب باشد و همانند شتر رنج ديده و در راه مانده، دم خود را به حرکت درآورد و سينه اش را به زمين چسباند.(2) او باقيمانده ي حجت هاي خدا و آخرين خليفه از جانشينان پيامبران خدا است».
برخی در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور افراط میکنند و از امام مهدی(عج) و یارانش چهرهای خشن ارائه میدهند؛ آنان به روایاتی استدلال میکنند که در آنها به کشته شدن بیشترمردم واینکه از کشتهها، پُشته ساخته میشود و جوی خون جاری می گردد، اشاره شده است.برخی دیگر، تفریط می کنند و میگویند: حتی به مقدار خون در ظرف حجامت خونریزی نمیشود!
جنگی رخ خواهد داد که در آن تمام نیروهای خیر در برابر شر صف آرایی می کنند. جنگی اتمی که سراسر جهان را درگیر و شهرها را ویران می کند و انتهای آن باید منتظر ظهور بود. ظهور عیسی (ع).
این توصیفات تنها صحنه هایی از میان فیلمهای هالیوودی نیست، بلکه تعریفی است از نبرد جعلی آخرالزمان به نام آرمگدون..